مرا هزار امید است و هر هزار تویی!


شروع شادی و پایان انتظار تویی


بهارها که ز عمرم گذشت و بی‌تو گذشت


چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی


دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند


در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی


شهاب زودگذر لحظه‌های بوالهوسی است


ستاره‌ای که بخندد به شام تار تویی


جهانیان همه گر تشنگان خون من‌اند


چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی


دلم صراحی لبریز آرزومندی‌ است


مرا هزار امید است و هر هزار تویی



سیمین بهبهانی


پ.ن :

 دلم گرفته ای دوست! هوای گریه با من


گر از قفس گریزم، کجا روم  کجا  من؟

کجا روم، که راهی به گلشنی ندانم


که دیده بر گشودم به کنج تنگنا، من

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گرافیک طرح دست نویس Scott Perry Born Bill مطالب رژیمی خرید سنگ عقیق چاپ تبلیغات مشهد Angelo رزرو هتل | رزرو هتل ارزان | رزرو هتل خارجی