هرچند حیا می‌کند از بوسه ما دوست
دلتنگی ما بیشتر از دلهره اوست

الفت چه طلسمی است که باطل‌شدنی نیست
اعجاز تو ای عشق نه سحر است نه جادوست

ای کاش شب مرگ در آغوش تو باشم
زهری که بنوشم ز لب سرخ تو داروست

یک‌بار دگر بار سفر بستی و رفتی
تا یاد بگیرم که سفر خوی پرستوست

از کوشش بیهوده خود دست کشیدم
در بستر مرداب چه حاجت به تکاپوست


فاضل نطری


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

‌مدرسه شهید دکتر مفتح وردنجان Mary دنیای تکنولوژی مرکز مشاوره تحصیلی تهران مشاوره باینری آپشن وبلاگ شخصی محمد میرزایی خدمات لوله کشي تهران پايپر مرجع اخبار و اطلاعات بروز